شعر مدح حضرت رقیه بنت الحسین (س)
سـلام حـق بـه عفتت رقيه
به هر نفس ز عصمتت رقيه
عشق تو عشق ازلي رقيه
بنت حسين بن علي رقيه
ندارم از گفته ي خود واهمه
فاطمهاي، فاطمهاي، فاطمه
رقيه اي مليكهي ملكِ عشق
زينب دومين به شهرِ دمشق
چادر خاكيات شفا ميدهد
مدينه، كعبه ، كربلا ميدهد
بـه پـای مـدحِ تــو بـمـانـد نـفـس
مديحهخوان تو حسين است وبس
تا كه نگه بر رخِ دختر كند
ياد ز آن گل رخِ مادر كند
به زير لب به سورهي كوثري
بگـويـدش كـه ثـانـيِ مـادري
عمي العباس تو دل را بَرَد
دلِ اباالفضل بـه يـغـما بَرَد
تا كه تو را ديد اسيرِ تو شد
دامـانِ عباس سـريرِ تو شد
چو نه فلك گرمِ سجودِ شماست
خنده ی زينب ز وجـود شماست
اي كه به هر دردوبلا راغبي
كتـاب صـبرِ عمـه را كـاتـبي
قطره ی آسـمان بـه زير پَرَت
فلك چو اسپند به دورِ سرت
عرش دم از لحظهي هستت زند
مَلَك كه گل بوسه به دستت زند
نورترين بـه ديدگـانـي شما
عمهي صاحب الزماني شما
اي كه قلوبِ عاشقان گدايت
حسرت دل ، ضريح با صفایت
منبع : http://roghayeh.net